داستان کامل بازی The Last of Us Part I

بازی The Last of Us Part I، که سال ۲۰۱۳ برای پلی‌استیشن ۳ منتشر شد، یه سفر عمیق و احساسیه تو دنیایی که تمدنش تقریباً به خاطر یه قارچ جهش‌یافته به نام کوردیسپس نابود شده. این بازی، ساخته استودیوی ناتی‌داگ، داستان جوئل و اِلی رو روایت می‌کنه؛ دو نفری که تو یه دنیای پساآخرالزمانی پر از خطر، برای بقا و پیدا کردن یه هدف بزرگ‌تر تلاش می‌کنن. چیزی که این بازی رو خاص می‌کنه، فقط گیم‌پلی یا گرافیکش نیست، بلکه داستان پرجزئیات و شخصیت‌پردازیش باعث شده هنوزم بعد از سال‌ها طرفدارای خودش رو داشته باشه.

تو این مقاله با مجله یوپ شاپ، قراره داستان بازی رو از اول تا آخر، با تمام اتفاقات مهمش، به ترتیب و با جزئیات مرور کنیم. از روزای پرآشوب شروع بیماری تا تصمیمای سخت آخر بازی، همه‌چیز رو قدم به قدم دنبال می‌کنیم تا یه تصویر کامل از این ماجرا داشته باشیم.با ما همراه باشید!

شروع داستان

داستان The Last of Us Part I با یه شب معمولی تو سال ۲۰۱۳ شروع می‌شه، تو شهر آستین تگزاس. جوئل، یه پدر تنها، با دختر ۱۲ سالش سارا زندگی می‌کنه. شب تولد جوئله و سارا براش یه ساعت مچی هدیه می‌ده؛ یه لحظه گرم و صمیمی که خیلی زود قراره به کابوس تبدیل بشه. همون شب، یه قارچ جهش‌یافته به نام کوردیسپس، که از راه غلات آلوده پخش شده، شروع به آلوده کردن آدما می‌کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I - شروع داستان: سپتامبر ۲۰۱۳

این قارچ مغز آدما رو تسخیر می‌کنه و اونا رو به موجوداتی خشن و وحشی، به اسم رانرها، تبدیل می‌کنه. تو چند ساعت، شهر پر از هرج‌ومرج می‌شه؛ مردم فرار می‌کنن، ماشینا تصادف می‌کنن و ارتش سعی می‌کنه با قرنطینه کردن شهر، اوضاع رو کنترل کنه. جوئل و سارا، همراه با تامی، برادر جوئل، تصمیم می‌گیرن از شهر فرار کنن. تو مسیر، با ترافیک سنگین و آدمای وحشت‌زده روبه‌رو می‌شن. یه رانر به ماشینشون حمله می‌کنه و اونا مجبور می‌شن پیاده فرار کنن. تو این موقعیت پرتنش، جوئل و سارا از تامی جدا می‌شن و به یه سرباز ارتش برمی‌خورن. سرباز، که دستور شلیک به هر کسی رو داره، به سمت جوئل و سارا تیراندازی می‌کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I - شروع داستان: سپتامبر ۲۰۱۳

جوئل سعی می‌کنه سارا رو نجات بده، اما قبل از اینکه سرباز کارشون رو تموم کنه، تامی از راه می‌رسه و سرباز رو می‌کشه. متأسفانه، سارا به شدت زخمی شده و تو بغل جوئل جون می‌ده. این لحظه، که بعداً به‌عنوان «روز شیوع» شناخته می‌شه، زندگی جوئل رو برای همیشه عوض می‌کنه. مرگ سارا جوئل رو به یه آدم سرد، بدبین و خشن تبدیل می‌کنه که فقط به بقا فکر می‌کنه. این اتفاق پایه‌ای می‌شه برای تمام تصمیمای جوئل تو ادامه داستان.

تابستان

بیست سال بعد از روز شیوع، تو تابستان ۲۰۳۳، دنیا دیگه شبیه چیزی که قبلاً بود نیست. شهر بوستون حالا یه منطقه قرنطینه‌ست که تحت کنترل شدید ارتش فدرا اداره می‌شه. بیشتر مردم یا آلوده شدن به قارچ کوردیسپس یا تو این دنیای پر از خطر دارن برای بقا می‌جنگن. جوئل، که حالا یه قاچاقچی حرفه‌ای شده، همراه با شریکش تس تو بازار سیاه بوستون فعالیت می‌کنه. این دو نفر با معامله‌های غیرقانونی، مثل قاچاق اسلحه و غذا، بین مناطق قرنطینه و بیرون شهر جابه‌جا می‌شن.

داستان این بخش با تعقیب رابرت، یه فروشنده اسلحه تو بازار سیاه، شروع می‌شه. رابرت سلاح‌های جوئل و تس رو دزدیده و اونا دنبالشن تا حسابش رو برسن. وقتی بالاخره رابرت رو گیر می‌ندازن، اعتراف می‌کنه که سلاح‌ها رو به گروه فایرفلایز، یه گروه شبه‌نظامی که علیه فدرا می‌جنگن، فروخته. تس، که از این خیانت حسابی عصبانیه، دو گلوله تو سر رابرت می‌زنه. درست تو همین لحظه، مارلین، رهبر فایرفلایز، پیداش می‌شه و به جوئل و تس پیشنهاد می‌ده که اگه یه محموله خاص رو از شهر خارج کنن، هزینه سلاح‌هاشون رو جبران می‌کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I - تابستان

محموله‌ای که مارلین ازش حرف می‌زنه، یه دختر ۱۴ ساله به اسم اِلیه. جوئل و تس اولش فکر می‌کنن این فقط یه مأموریت ساده‌ست، ولی وقتی الی رو ملاقات می‌کنن، همه‌چیز پیچیده‌تر می‌شه. جوئل، الی رو به یه خونه امن می‌بره و قرار می‌شه تس با مارلین برگرده تا مطمئن بشن پولشون پرداخت می‌شه. تو راه رسیدن به نقطه تحویل، یعنی ساختمان کپیتول، یه گشت نظامی اونا رو گیر می‌ندازه. سربازا هر سه نفر رو با دستگاه اسکن CBI (عفونت مغزی کوردیسپس) چک می‌کنن.

جوئل و تس اسکن رو رد می‌کنن، ولی قبل از اینکه نوبت الی برسه، اون وحشت‌زده با چاقو به یه سرباز حمله می‌کنه. تو درگیری، جوئل و تس سربازا رو می‌کشن و بعدش معلوم می‌شه که الی آلوده‌ست، ولی یه چیز عجیب وجود داره: سه هفته از گاز گرفتنش گذشته و هنوز تبدیل به رانر نشده. این یه اتفاق نادره، چون معمولاً آدما تو دو روز بعد از آلودگی کاملاً تغییر می‌کنن.

الی توضیح می‌ده که مارلین معتقدِ وضعیت خاص بدنش ممکنه کلیدی برای ساخت واکسن باشه. جوئل به این حرف شک داره و فکر می‌کنه این مأموریت دردسرش بیشتر از ارزششه، ولی تس باور داره که شاید این شانس واقعی برای نجات بشره. وقتی نیروهای پشتیبانی ارتش می‌رسن، هر سه نفر به زیرزمین فرار می‌کنن و از دست سربازا درمی‌رن. تو مسیر پر از آلوده‌شده‌ها، بالاخره به ساختمان کپیتول می‌رسن، ولی اونجا فقط با اجساد فایرفلایز روبه‌رو می‌شن. انگار یه درگیری حسابی بین فایرفلایز و ارتش اتفاق افتاده و هیچ‌کس زنده نمونده.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I - تابستان

جوئل می‌گه مأموریتشون تموم شده و باید برگردن، ولی تس یه راز تلخ رو فاش می‌کنه: تو مسیر، خودش آلوده شده. تس از جوئل می‌خواد که الی رو پیش تامی، برادر جوئل که قبلاً با فایرفلایز کار می‌کرده، ببره. شاید تامی بتونه راهی برای رسوندن الی به بقیه فایرفلایز پیدا کنه. تس تصمیم می‌گیره تو ساختمان بمونه و با سربازایی که دارن نزدیک می‌شن بجنگه تا جوئل و الی فرار کنن. جوئل، با اینکه دلش نمی‌خواد، با الی از اونجا می‌ره و تس تو درگیری جونش رو از دست می‌ده. این لحظه، یه نقطه عطف برای جوئله که حالا باید به‌تنهایی مسئولیت الی رو به عهده بگیره و راهشون رو ادامه بدن.

پاییز 

بعد از اتفاقات تلخ بوستون و از دست دادن تس، جوئل و الی تو پاییز ۲۰۳۳ راهی سفری طولانی می‌شن تا تامی، برادر جوئل، رو پیدا کنن. تامی قبلاً با فایرفلایز کار می‌کرده و جوئل امیدواره بتونه از طریق اون، راهی برای رسوندن الی به فایرفلایز پیدا کنه. این سفر پر از خطره، چون حالا نه‌تنها باید از دست آلوده‌شده‌ها و سربازای فدرا در امان بمونن، بلکه گروه‌های شکارچی و راهزن هم تو مسیر کمین کردن.

اولین مقصدشون شهر لینکولنه، جایی که بیل، یه قاچاقچی پارانوئید و قدیمی، زندگی می‌کنه. بیل به جوئل بدهکاره و جوئل می‌خواد ازش یه ماشین بگیره تا سفرشون سریع‌تر بشه. وقتی به مخفیگاه بیل می‌رسن، با یه عالمه تله روبه‌رو می‌شن که بیل برای آلوده‌شده‌ها کار گذاشته. بعد از غیرفعال کردن تله‌ها، بالاخره بیل رو پیدا می‌کنن، ولی اون اولش فکر می‌کنه جوئل و الی ممکنه آلوده باشن. الی، که اصلاً از احتیاطای بیل خوشش نمیاد، با یه لوله بهش حمله می‌کنه، ولی جوئل جلوی دعوا رو می‌گیره.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I- پاییز

بیل ماشین آماده‌ای نداره، ولی قول می‌ده اگه قطعات لازم رو پیدا کنن، یه ماشین براشون درست کنه. برای همین، هر سه نفر راهی یه دبیرستان تو شهر می‌شن تا باتری یه خودروی نظامی رو بردارن، ولی اونجا می‌فهمن باتری قبلاً دزدیده شده. بعد از کلی گشتن، به خونه فرانک، دوست بیل، می‌رسن که خودشو دار زده. ماشین فرانک تو گاراژه، ولی باتریش خرابه. با کلی زحمت، بالاخره ماشین رو راه می‌ندازن و بیل به جوئل هشدار می‌ده که این مأموریت ممکنه جونشو به خطر بندازه. جوئل و بیل حسابشون رو صاف می‌کنن و جوئل با الی به سمت پیتسبورگ حرکت می‌کنه.

تو پیتسبورگ، اوضاع از چیزی که فکر می‌کردن بدتره. یه گروه شکارچی، که کارشون غارت بازمانده‌هاست، به ماشینشون حمله می‌کنه. جوئل و الی مجبور می‌شن ماشین رو ول کنن و پیاده فرار کنن. تو شهر، با دو برادر به اسم‌های هنری و سم آشنا می‌شن که اونا هم دارن از شکارچیا فرار می‌کنن. این چهار نفر تصمیم می‌گیرن با هم همکاری کنن تا از شهر خارج بشن. اما تو یه درگیری دیگه با شکارچیا، هنری و سم، جوئل و الی رو تنها می‌ذارن.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

شکارچیا با یه هاموی زره‌پوش تا یه پل شکسته تعقیبشون می‌کنن. الی پیشنهاد می‌ده برای فرار از پرتگاه به رودخونه بپرن، ولی جوئل می‌دونه که الی شنا بلد نیست و مخالف این کاره. با این حال، الی بی‌توجه می‌پره و جوئل هم مجبور می‌شه دنبالش بره. تو آب، جوئل به یه تخته‌سنگ می‌خوره و بیهوش می‌شه. وقتی به هوش میاد، می‌بینه کنار ساحلن و هنری و سم نجاتشون دادن. جوئل از اینکه اونا تو درگیری قبلی تنهاشون گذاشتن حسابی عصبانیه و با هنری درگیر می‌شه، ولی وقتی الی می‌گه اگه اونا نبودن غرق می‌شدن، جوئل آروم می‌گیره و با هم به سمت یه برج رادیویی حرکت می‌کنن.

تو برج رادیویی، گروه شب رو اونجا می‌گذرونه و درباره زندگی قبل از شیوع حرف می‌زنن. الی و سم، که حسابی با هم رفیق شدن، درباره ترس‌ها و آرزوهاشون گپ می‌زنن. صبح روز بعد، وقتی الی می‌ره سم رو برای صبحونه بیدار کنه، می‌بینه سم آلوده شده و به یه رانر تبدیل شده. سم به الی حمله می‌کنه و جوئل می‌خواد بهش شلیک کنه، ولی هنری اسلحه رو ازش می‌گیره. تو یه لحظه غم‌انگیز، خود هنری مجبور می‌شه به سم شلیک کنه. بعد از این اتفاق، هنری که نمی‌تونه با مرگ برادرش کنار بیاد، اسلحه رو سمت خودش می‌گیره و خودکشی می‌کنه. این لحظه برای جوئل و الی خیلی سنگینه و اونا رو بیشتر به هم نزدیک می‌کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I- پاییز

بعد از این ماجرا، جوئل و الی راهشون رو به سمت وایومینگ ادامه می‌دن تا تامی رو پیدا کنن. تو مسیر، درباره رابطه نه‌چندان خوب جوئل و تامی حرف می‌زنن. بالاخره به یه سد می‌رسن که چند نفر مسلح ازش محافظت می‌کنن. وقتی یه زن به اسم ماریا داره ازشون بازجویی می‌کنه، تامی پیداش می‌شه و جوئل رو می‌شناسه. دروازه باز می‌شه و تامی، ماریا رو به‌عنوان همسرش معرفی می‌کنه. تو سد، جوئل به تامی درباره وضعیت خاص الی و مصونیتش توضیح می‌ده.

اولش جوئل می‌خواد الی رو به تامی بسپره، ولی بحثشون بالا می‌گیره. تو همین لحظه، یه گروه راهزن به سد حمله می‌کنه و جوئل و تامی مجبور می‌شن برای دفاع از ماریا و الی بجنگن. این درگیری باعث می‌شه جوئل و تامی یه کم به هم نزدیک‌تر بشن.

بعد از حمله، الی که شنیده جوئل می‌خواد تنهاش بذاره، ناراحت می‌شه و با یه اسب به جنگل فرار می‌کنه. جوئل و تامی دنبالش می‌رن و تو یه خونه متروکه پیداش می‌کنن. الی با عصبانیت به جوئل می‌گه که همه کسایی که براش مهم بودن یا مردن یا تنهاش گذاشتن، و نمی‌خواد جوئل هم این کارو بکنه. این گفت‌وگو خیلی احساسیه و باعث می‌شه جوئل تصمیم بگیره خودش الی رو همراهی کنه.

اونا به سمت دانشگاه کلرادوی شرقی حرکت می‌کنن، جایی که تامی گفته فایرفلایز ممکنه باشن. تو دانشگاه، خبری از فایرفلایز نیست، ولی یه دستگاه ضبط پیدا می‌کنن که نشون می‌ده فایرفلایز به بیمارستان Saint Mary تو Salt Lake City رفتن. تو همین حین، یه گروه راهزن بهشون حمله می‌کنه و جوئل تو درگیری از بلندی می‌افته و با یه میله آهنی به شدت زخمی می‌شه. الی با زحمت جوئل رو نجات می‌ده و با اسب از اونجا فرار می‌کنن، ولی جوئل از شدت خونریزی بیهوش می‌شه و الی تنها می‌مونه.

زمستان 

زمستان ۲۰۳۳/۲۰۳۴، جوئل و الی تو موقعیت سختی گیر افتادن. بعد از درگیری تو دانشگاه کلرادوی شرقی، جوئل به خاطر جراحت شدیدش با یه میله آهنی تو شکمش، تو یه گاراژ متروکه تو کوهستان افتاده و حالش خیلی وخیمه. الی، که حالا فقط ۱۴ سالشه، مجبوره به‌تنهایی از جوئل مراقبت کنه. تو این موقعیت، الی باید خودشو جمع‌وجور کنه و برای پیدا کردن غذا و دارو تو سرمای سخت زمستون بجنگه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

الی برای پیدا کردن غذا به شکار تو برف می‌ره. بعد از زدن یه خرگوش، رد یه گوزن رو دنبال می‌کنه و بالاخره تونست یه گوزن رو شکار کنه. تو یه کلبه متروکه، با دو مرد به اسم‌های دیوید و جیمز روبه‌رو می‌شه. دیوید، که اولش خیلی دوستانه رفتار می‌کنه، پیشنهاد می‌ده در ازای مقداری از گوشت گوزن، به الی آنتی‌بیوتیک بده. الی، که بهشون اعتماد نداره، با احتیاط قبول می‌کنه و جیمز می‌ره تا داروها رو بیاره.

وقتی دیوید و الی تنها می‌مونن، دیوید سعی می‌کنه باهاش گپ بزنه، ولی الی هیچ اطلاعاتی درباره خودش نمی‌ده. درست وقتی جیمز با داروها برمی‌گرده، صدای آلوده‌شده‌ها میاد و دیوید از الی می‌خواد تفنگشو پس بده. الی قبول نمی‌کنه، ولی هر دو با هم با یه گروه رانر می‌جنگن و موفق می‌شن اونا رو از پا دربیارن. بعد از اینکه اوضاع آروم می‌شه، دیوید یه حقیقت شوکه‌کننده رو فاش می‌کنه: گروه راهزنی که تو دانشگاه به جوئل و الی حمله کرده بودن، زیر دست خودش بودن.

الی، که حس خطر می‌کنه، سعی می‌کنه فرار کنه، ولی جیمز با چند نفر دیگه برمی‌گرده. دیوید به جیمز دستور می‌ده الی رو رها کنه و داروها رو بهش بده. الی با عجله به گاراژ برمی‌گرده و آنتی‌بیوتیک‌ها رو به جوئل، که هنوز بیهوشه، تزریق می‌کنه. شب رو کنار جوئل می‌مونه، ولی صبح که بیدار می‌شه، می‌فهمه گروه دیوید اونا رو ردیابی کرده. برای اینکه جوئل رو نجات بده، با اسبش فرار می‌کنه تا شکارچیا رو از گاراژ دور کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

تو یه تعقیب و گریز، اسب الی تیر می‌خوره و اون پیاده به فرار ادامه می‌ده، ولی دیوید بالاخره گیرش می‌ندازه و با ضربه‌ای بیهوشش می‌کنه. الی تو یه سلول تو یه پناهگاه بیدار می‌شه و با صحنه وحشتناکی روبه‌رو می‌شه: جیمز داره جسد یه آدم رو تکه‌تکه می‌کنه. معلوم می‌شه گروه دیوید آدم‌خوارن. دیوید به الی نزدیک می‌شه و می‌گه می‌تونه بقیه رو راضی کنه که زنده نگهش دارن، ولی الی بهش اعتماد نداره.

تو یه تلاش برای فرار، انگشت دیوید رو می‌شکنه، ولی دیوید با یه ضربه محکم حالشو جا میاره و تهدید می‌کنه که بعداً برمی‌گرده. تو همین موقع، جوئل بالاخره به هوش میاد و می‌فهمه الی غیبش زده. با حال خرابش، دنبالش می‌ره و دو نفر از افراد دیوید رو گیر می‌ندازه. با زور و شکنجه، جای الی رو پیدا می‌کنه و بعد اونا رو می‌کشه.

تو پناهگاه، دیوید و جیمز سعی می‌کنن الی رو به یه میز قصابی ببرن. الی، که حسابی ترسیده، تو یه لحظه زیرکانه گاز دیوید رو می‌گیره و فریاد می‌زنه که آلوده‌ست. این باعث می‌شه دیوید و جیمز یه لحظه شوکه بشن. الی از این فرصت استفاده می‌کنه، چاقوی قصابی رو می‌قاپه و تو گردن جیمز فرو می‌کنه. بعدش با سرعت فرار می‌کنه و تو یه رستوران متروکه که داره آتیش می‌گیره گیر می‌افته. تو درگیری با دیوید، هر دو بیهوش می‌شن.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

جوئل، که حالا به پناهگاه رسیده، دنبال رستوران می‌ره. تو رستوران، الی زودتر به هوش میاد و یه کارد بزرگ زیر یه صندلی پیدا می‌کنه. وقتی دیوید هم بیدار می‌شه، الی چند بار بهش لگد می‌زنه و با کارد بهش حمله می‌کنه. تو یه لحظه پر از خشم، الی بارها و بارها به دیوید ضربه می‌زنه و اونو می‌کشه. درست همون موقع، جوئل می‌رسه و الی رو، که حسابی به‌هم‌ریخته‌ست، آروم می‌کنه. فکر می‌کنه یکی دیگه از افراد دیوید اومده، ولی وقتی جوئل بغلش می‌کنه، بالاخره گریه‌اش می‌گیره. جوئل بهش دلداری می‌ده و هر دو با هم از اونجا فرار می‌کنن.

بهار

بعد از ماجراهای سخت زمستون، تو بهار ۲۰۳۴، جوئل و الی بالاخره به Salt Lake City می‌رسن، جایی که امیدوارن فایرفلایز رو پیدا کنن. جوئل، که حالا حالش بهتر شده، بیمارستان Saint Mary رو، که تو یه نوار ضبط‌شده فایرفلایز بهش اشاره شده بود، به الی نشون می‌ده. الی، ه انگار هنوز از اتفاقات گذشته به‌هم‌ریخته‌ست، یه کم ساکت و پریشونه. اونا از یه بزرگراه پر از ماشین‌های متروکه رد می‌شن و به یه ایستگاه اتوبوس خراب می‌رسن.

تو مسیر، با یه گروه زرافه روبه‌رو می‌شن که تو شهر متروکه پرسه می‌زنن. این لحظه، که جوئل و الی با آرامش زرافه‌ها رو تماشا می‌کنن، یه نفس راحت تو این همه سختیه. جوئل به الی پیشنهاد می‌ده که می‌تونن همه‌چیز رو ول کنن و به سد تامی برگردن تا یه زندگی ساده‌تر داشته باشن، ولی الی مصممه که این مأموریت رو تموم کنه. می‌گه هر کاری که تا حالا کردن، نمی‌تونه بی‌فایده باشه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

تو مسیر، به یه منطقه پر از چادرهای درمانی می‌رسن. جوئل یاد روزای اولیه شیوع می‌افته، وقتی خانواده‌های زیادی تو همچین جاهایی نابود شدن. الی یه عکس از جوئل و سارا، دخترش، که تو سد تامی گرفته شده بود، بهش نشون می‌ده. جوئل، که همیشه از حرف زدن درباره سارا فراری بود، این بار با آرامش از الی تشکر می‌کنه که این خاطره رو زنده کرده. این گفت‌وگو نشون می‌ده که رابطه جوئل و الی چقدر عمیق‌تر شده.

بعدش، اونا به یه تونل زیرزمینی می‌رسن که پر از آب و آلوده‌شده‌هاست. با کلی زحمت از بین خرابه‌ها و رانرها رد می‌شن، ولی تو یه نقطه، جوئل رو یه سکو می‌افته و تو یه اتوبوس خراب گیر می‌کنه. الی سعی می‌کنه با شکستن پنجره اتوبوس نجاتش بده، ولی خودش تو آب می‌افته و بیهوش می‌شه. جوئل با زحمت خودشو می‌رسونه و الی رو از آب بیرون می‌کشه، ولی درست همون موقع، یه گروه از فایرفلایز پیداشون می‌شن. به جوئل دستور می‌دن دستاشو ببره بالا، ولی اون، که نگران حال الیه، توجهی نمی‌کنه و سعی می‌کنه با تنفس مصنوعی الی رو به هوش بیاره. یکی از سربازای فایرفلایز با قنداق تفنگ به جوئل می‌زنه و بیهوشش می‌کنه.

جوئل تو بیمارستان Saint Mary به هوش میاد و مارلین، رهبر فایرفلایز، کنارشه. مارلین می‌گه الی حالش خوبه و برای یه جراحی آماده شده که قراره عفونت جهش‌یافته تو مغزش رو دربیارن تا از روش واکسن بسازن. ولی یه مشکل بزرگ وجود داره: این عمل باعث مرگ الی می‌شه. جوئل، که حالا به الی مثل دختر خودش نگاه می‌کنه، نمی‌تونه اینو قبول کنه و می‌گه باید یه راه دیگه پیدا کنن. مارلین و جوئل حسابی بحثشون می‌شه و تنش بالا می‌گیره. یکی از افراد فایرفلایز، به اسم ایتن، به جوئل ضربه می‌زنه و مارلین بهش دستور می‌ده جوئل رو از بیمارستان بندازه بیرون. حتی می‌گه اگه جوئل دست از پا خطا کرد، بهش شلیک کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

جوئل، که دیگه چیزی برای از دست دادن نداره، به ایتن حمله می‌کنه و ازش می‌فهمه که الی تو اتاق عمله. صدای تیراندازی بقیه فایرفلایز رو خبردار می‌کنه، ولی جوئل به‌تنهایی راهشو به سمت اتاق عمل باز می‌کنه. الی رو، که هنوز بیهوشه، از تخت عمل برمی‌داره و با سرعت به سمت خروجی می‌دوه. تو پارکینگ زیرزمینی بیمارستان، مارلین با تفنگ جلوی جوئل سبز می‌شه.

می‌گه الی ترجیح می‌ده برای واکسن بمیره تا بشریت رو نجات بده. حتی هشدار می‌ده که اگه الی زنده بمونه، ممکنه یه روز توسط کلیکرها یا راهزنا کشته بشه. مارلین تفنگشو پایین میاره و به جوئل می‌گه هنوز می‌تونه تصمیم درست رو بگیره. ولی جوئل، که نمی‌تونه مرگ الی رو تحمل کنه، به مارلین شلیک می‌کنه و با الی تو یه ماشین از بیمارستان فرار می‌کنه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

تو راه، وقتی الی به هوش میاد، از جوئل می‌پرسه چی شده. جوئل بهش دروغ می‌گه و می‌گه فایرفلایز دنبال درمان بودن، ولی چون آدمای زیادی مثل الی پیدا کردن که مصونن، پروژه‌شون رو تعطیل کردن. الی، که انگار یه چیزی تو دلش سنگینی می‌کنه، سکوت می‌کنه. اونا راهشون رو به سمت جکسون، محل زندگی تامی، ادامه می‌دن.

پایان داستان

بعد از فرار از بیمارستان Saint Mary در Salt Lake City، جوئل و الی راهشون رو به سمت جکسون، محل زندگی تامی و ماریا، ادامه می‌دن. تو بهار ۲۰۳۴، اونا بعد از سفری طولانی و پرخطر به یه تپه نزدیک جکسون می‌رسن که نمای شهر کوچیک و امنشون پیداست. جوئل و الی، که حالا رابطه‌شون بیشتر از یه همراهی ساده‌ست و شبیه یه پیوند عمیق خانوادگی شده، لحظه‌ای توقف می‌کنن تا نفسی تازه کنن.

الی، که هنوز از اتفاقات بیمارستان به‌هم‌ریخته‌ست، درباره چیزایی که تو مسیر دیده و تجربه کرده حرف می‌زنه. می‌گه همیشه از این می‌ترسیده که تنهایی بمیره و حالا، بعد از این همه ماجرا، حس می‌کنه یه هدف بزرگ‌تر تو زندگیش وجود داره. جوئل، که هنوز وزن دروغی که به الی گفته رو حس می‌کنه، سعی می‌کنه فضا رو عوض کنه و درباره زندگی تو جکسون حرف می‌زنه. ولی الی مستقیم می‌ره سر اصل مطلب. از جوئل می‌پرسه که تو بیمارستان دقیقاً چی اتفاقی افتاده.

جوئل، با یه مکث کوتاه، همون دروغ قبلی رو تکرار می‌کنه: می‌گه فایرفلایز دنبال واکسن بودن، ولی چون آدمای زیادی مثل الی پیدا کردن که مصون بودن، دیگه پروژه‌شون رو تعطیل کردن و دنبال راه دیگه‌ای رفتن. می‌گه وقتی راهزنا به بیمارستان حمله کردن، فقط تونست الی رو نجات بده و فرار کنه. الی، که انگار یه چیزی تو دلش بهش می‌گه این حرفا کاملاً درست نیستن، با تردید به جوئل نگاه می‌کنه. می‌گه قبل از این که همه‌چیز به هم بریزه، آنا، مادرش، بهش گفته بود که بودنش تو این دنیا یه دلیله. حالا می‌خواد مطمئن بشه که همه سختیایی که کشیدن، ارزششو داشته.

از جوئل می‌خواد که قسم بخوره هر چیزی که درباره فایرفلایز گفته، حقیقته. جوئل، که مستقیم تو چشمای الی نگاه می‌کنه، قسم می‌خوره که همه‌چیز همون‌طوره که گفته. الی، بعد از یه لحظه سکوت، فقط می‌گه: «باشه.» این کلمه ساده، پر از تردید و احساسات حل‌نشده‌ست، و داستان با همین لحظه باز و پرابهام تموم می‌شه.

داستان کامل بازی The Last of Us Part I

این پایان، جوئل و الی رو تو یه موقعیت پیچیده رها می‌کنه. جوئل با انتخابش، که برای نجات الی همه فایرفلایز رو نابود کرد، نشون می‌ده چقدر به الی وابسته‌ست، ولی این تصمیم یه دروغ سنگین رو بینشون گذاشته. الی، با اینکه جوئل رو باور می‌کنه، انگار یه گوشه ذهنش هنوز شک داره. این پایان باز، فضای زیادی برای فکر کردن به تصمیمای جوئل و آینده رابطه‌شون با الی می‌ذاره.

فکت‌ های جالب

بازی The Last of Us Part I پر از جزئیات و نکات جالبیه که تجربه‌اش رو برای گیمرها خاص‌تر می‌کنه. اینجا چند فکت جذاب درباره این شاهکار ناتی‌داگ آورده شده که شاید نشنیده باشید:

  • الهام از طبیعت واقعی: قارچ کوردیسپس تو بازی از یه قارچ واقعی به اسم Ophiocordyceps unilateralis الهام گرفته شده که مورچه‌ها رو آلوده می‌کنه و رفتارشون رو کنترل می‌کنه. ناتی‌داگ این ایده رو با تخیل ترکیب کرد و یه آخرالزمان ترسناک ساختداستان کامل بازی The Last of Us Part I
  • برنده جایزه موسیقی : موسیقی متن بازی، ساخته گوستاوو سانتائولایا، با گیتار آکوستیک و ملودی‌های ساده، حس و حال داستان رو عمیق‌تر کرد. این موسیقی دو جایزه بهترین موسیقی بازی تو سال ۲۰۱۳ برد و هنوزم یکی از به‌یادموندنی‌ترین ساندترک‌های بازیه.
  • موشن‌کپچر برای واقعی‌تر شدن: ناتی‌داگ از تکنولوژی موشن‌کپچر پیشرفته‌ای استفاده کرد تا حرکات و احساسات جوئل و الی واقعی‌تر به نظر بیان. اشلی جانسون (الی) و تروی بیکر (جوئل) ساعت‌ها با هم کار کردن تا رابطه این دو شخصیت حس واقعی پیدا کنه.
  • داستان‌های مخفی تو محیط: یادداشت‌ها و آیتم‌های پراکنده تو بازی، مثل نامه‌های بازمانده‌ها، داستان‌های کوچیکی از زندگی آدمای دیگه رو روایت می‌کنن. مثلاً تو پیتسبورگ، یه یادداشت درباره عشق دو نفر پیدا می‌شه که غم و امید دنیای بازی رو نشون می‌ده.
  • سریال HBO و تأثیر فرهنگی: موفقیت بازی باعث شد سال ۲۰۲۳ یه سریال پرطرفدار ازش ساخته بشه. این سریال، با بازی پدرو پاسکال (جوئل) و بلا رمزی (الی)، داستان بازی رو با چند تغییر کوچیک برای مخاطبای غیرگیمر بازسازی کرد و حسابی سر زبونا افتاد.
  • الهام از فیلم‌های کلاسیک: نیل دراکمن، کارگردان بازی، گفته داستان بازی از فیلم‌های جاده‌ای (Road Movies) مثل No Country for Old Men الهام گرفته. این تأثیر تو ساختار سفر جوئل و الی و دیالوگ‌های عمیقشون کاملاً معلومه.
  • دیالوگ‌های بداهه: بعضی از دیالوگ‌های بازی، به‌خصوص بین جوئل و الی، بداهه بودن. اشلی جانسون و تروی بیکر اجازه داشتن تو بعضی صحنه‌ها حس واقعی خودشونو به دیالوگ‌ها اضافه کنن، که باعث شد رابطه‌شون طبیعی‌تر به نظر بیاد.
  • تأثیر روی صنعت بازی: The Last of Us Part I نه‌تنها استاندارد جدیدی برای داستان‌گویی تو بازی‌ها گذاشت، بلکه روی بازی‌های بعدی مثل God of War و Red Dead Redemption 2 هم تأثیر گذاشت. خیلی از سازنده‌ها سعی کردن از سبک روایت عمیق ناتی‌داگ تقلید کنن.

کلام آخر

داستان بازی The Last of Us Part I چیزی فراتر از یه بازی ویدیوییه؛ یه دعوت به فکر کردن درباره انتخاب‌ها، امید و معنای واقعی بقاست. این سفر، که از دل یه دنیا پر از ویرانی شروع می‌شه، به ما نشون می‌ده حتی تو تاریک‌ترین لحظه‌ها، رابطه‌های انسانی می‌تونن نور امیدی باشن. جوئل و الی بهمون یاد می‌دن که گاهی ارزشمندترین چیزها تو زندگی، چیزایی هستن که حاضر نیستیم به هیچ قیمتی از دست بدیم.

اگه هنوز این بازی رو تجربه نکردید، حالا وقتشه که کنترلر رو بردارید، یا حتی داستانشو دوباره مرور کنید، تا ببینید چطور یه قصه خوب می‌تونه قلب و ذهن آدمو بیدار کنه. این بازی بهمون می‌گه که حتی وقتی همه‌چیز به نظر تموم‌شده میاد، همیشه یه دلیل برای ادامه دادن وجود داره. مرسی که تا انتها با مجله یوپ شاپ همراه بودید!

این مقاله چقدر براتون مفید بود؟

از ۱ تا ۵ امتیاز بدید.

میانگین رتبه / 5. تعداد رای:

تا حالا کسی رای نداده! اولین نفر شما باشید.

توییتر
واتساپ
تلگرام
ایمیل

دیدگاهتان را بنویسید

0
شما این محصولات را انتخاب کرده اید  0

سبد خرید شما خالی است.